کد مطلب:212690 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:37

خالد بن نجیح کوفی
از اصحاب حضرت صادق (ع) [1] و حضرت موسی الكاظم [2] علیهماالسلام است، و از آن دو امام روایت كرده است. [3] .

بعضی از بزرگان رجال، او را ضعیف شمرده اند، چون یك بار از قلبش چیزی خطور كرده است:

خالد گوید: وارد شدم بر حضرت صادق (ع) در حالی كه نزد آن جناب جمعی نشسته بودند، و من در گوشه ای قرار گرفتم و در دل خود گفتم: وای بر شما! چه غافلید، نزد چه كسی تكلم می كنید؟ نزد رب العالمین و پروردگار جهان! پس از این خیال، آن حضرت به خطاب به من فرمود: وای بر توای خالد! سوگند به خدا، كه من بنده و مخلوقم، و از برای من است پروردگاری كه می ترسم اگر او را نپرستم عذابم نماید، و مرا به آتش بسوزاند.

آن گاه من گفتم: نه، به خدا قسم، دیگر هرگز نمی گویم در حق تو، مگر آن چه را كه خودت در حق می گویی. [4] .

خالد بن نجیح گوید: امام صادق (ع) به شخصی فرمود: بدانچه خدا روزی ات كرده قانع باش، و بدانچه در نزد دیگران است چشم مینداز، و آن چه را دسترسی بدان نداری آرزو



[ صفحه 173]



مكن، زیرا هر كس قناعت كند سیر گردد، و هر كه قناعت نكند اشباع نگردد؛ و بهره خویش را از آخرت خود برگیر.

و فرمود: سودمندترین چیزها برای آدمی آن است كه پیش از دیگران عیب خویش را دریابد، و سخت ترین كارها پنهان كردن مستمندی و نداری است، و بی فایده ترین چیزها نصیحت كردن به پند ناپذیر و نیز مجاورت با شخص حریص و آزمند، و آسایش دهنده ترین چیزها نومیدی از مردم است.

و فرمود: ناشكیبا و بد خلق مباش، و نفس خویش را برای تحمل (سخن) كسی كه با (اندیشه) تو مخالف است ولی از تو برتر، و بر تو فضیلتی دارد، رام گردان؛ پس تو اعتراف به فضل و برتری او كرده ای آن گاه كه با او سر مخالفت و ستیزه جویی نداشته باشی، و كسی كه برای دیگران فضیلت و برتری قائل نباشد خودسر و خودپسند است.

و به شخصی فرمود: بدان كه عزت ندارد آن كس كه در پیشگاه خدا فروتنی نكند و رفعت ندارد آن كس كه برای خدای عز و جل تواضع نكند.

و به مردی فرمود: كار دینت را محكم كن كه اهل دنیا كار دنیاشان را محكم می نماید؛ زیرا دنیا شاهد و گواهی است كه بدان وسیله آن چه از آخرت نهان است شناخته شود، پس آخرت را بشناس و به دنیا جز از روی عبرت و پندگیری منگر. [5] .



[ صفحه 175]




[1] رجال الطوسي، ص 186.

[2] رجال الطوسي، ص 349.

[3] رجال نجاشي، ص 109.

[4] بصائر الدرجات، جزء 5، باب 10، ح 25، ص 241 - بحارالانوار، ج 47، ص 341.

[5] روضه كافي، ح 337، ص 204 - 203.